
سنایی
شمارهٔ ۲۸۲
۱
نه سیم نه دل نه یار داریم
پس ما به جهان چه کار داریم
۲
غفلتزدگان پر غروریم
خجلتزدگان روزگاریم
۳
ای دل تو ز سیم و زر چگویی
ما جمله ز بهر یار داریم
۴
از دست بداده دستهٔ گل
در پای هزار خار داریم
۵
هل تا نفسی به هم برآریم
چون عمر عزیز خوار داریم
۶
اندر بنه صد شتر بدیدیم
اکنون غم یک مهار داریم
تصاویر و صوت

نظرات