
سنایی
شمارهٔ ۳۳۴
۱
جانا اگر چه یار دگر میکنی مکن
اسباب عشق زیر و زبر میکنی مکن
۲
گویی دگر کنم مگرم کار به شود
حقا که کار خویش بتر میکنی مکن
۳
منمای روی خویش بهر ناسزا از آنک
خود را بگرد شهر سمر میکنی مکن
۴
بر گل ز مشک ناب رقم میکشی مکش
هر مشک را نقاب قمر میکنی مکن
۵
ای سیمتن ز عشق لب چون عقیق خود
رخسارهٔ مرا تو چو زر میکنی مکن
تصاویر و صوت

نظرات