
سنایی
شمارهٔ ۳۳۹
۱
ای رشک رخ حورا آخر چه جمالست این
وی سرو سمن سیما آخر چه کمالست این
۲
کوشم به وفای تو کوشی به جفای من
کس نی که ترا گوید آخر چه خیالست این
۳
نابوده شبی شادان از وصل تو ای جانان
در هجر مرا کشتی آخر چه وبالست این
۴
شد اصل همه شادی ای دوست وصال تو
ای اصل همه شادی آخر چه وصالست این
۵
هر گه که مرا بینی گویی که: مرا خواهی؟
گر میندهی عشوه آخر چه سوالست این
۶
خواهم که ترا بینم یک بار به هر ماهی
تن درندهی با من آخر چه ملالست این
۷
هر مرغ که زیرکتر هر مرد که عاقلتر
در شد به جوال تو آخر چه جوالست این
تصاویر و صوت

نظرات