سنایی

سنایی

شمارهٔ ۳۴۶

۱

گر نشد عاشق دو زلف یار بر رخسار او

چون ز ما پنهان کند هر ساعتی دیدار او

۲

یک زمان در هجر و وصل او شود خرم دلم

این چه آفت رفت یارب بر من از دیدار او

۳

غمزهٔ غماز او چون می‌رباید جان و دل

گر نشد جادو به رخ آن طرهٔ طرار او

۴

گر نیابم وصل رویش باشد از وی اینقدر

عمر یارب می‌گذارم در غم تیمار او

تصاویر و صوت

دیوان حکیم سنایی غزنوی (بر اساس معتبرترین نسخه ها) به اهتمام پرویز بابایی - سنایی غزنوی - تصویر ۴۸۵

نظرات