
سنایی
شمارهٔ ۳۵۳
۱
ای مونس جان من خیال تو
خوشتر ز جهان جان وصال تو
۲
جانهای مقدس خردمندان
سرگشته به پیش زلف و خال تو
۳
کس نیست به بیدلی نظیر من
چون نیست به دلبری همال تو
۴
گر صورت عشق و حسن کس بیند
آن مثل من است با خیال تو
۵
لیکن چهکنم چو آیدم خوشتر
از حال جهان همه محال تو
۶
هر چند همیشه تنگدل باشم
از تیر دو چشم بدسگال تو
۷
خرسند شوم چو گوییام یک ره
ای خسته چگونه بود حال تو؟
۸
هستم به جوال عشوهات دایم
وان کیست که نیست در جوال تو؟
تصاویر و صوت

نظرات