
سنایی
شمارهٔ ۳۵۵
۱
موی چون کافور دارم از سر زلفین تو
زندگانی تلخ دارم از لب شیرین تو
۲
خاک بر سر کردم از طور رخ پر آب تو
سنگ بر دل بستم از جور دل سنگین تو
۳
مونس من ماه و پروین است هر شب تا به روز
زان رخ چون ماه و زان دندان چون پروین تو
۴
زعفرانست از رخ من توده بر بالین من
ارغوانست از رخ تو سوده بر بالین تو
۵
گر مسلمان کشتن آیین باشد اندر کافری
در مسلمانی مسلمان کشتنست آیین تو
۶
رخنه افتد بیشک اندر دین تو زین کارها
کی پسندد عاشق تو رخنه اندر دین تو
تصاویر و صوت

نظرات