
سنایی
شمارهٔ ۳۷۷
۱
ای سنایی خیز و بشکن زود قفل میکده
بازخر ما را زمانی زین غمان بیهده
۲
جام جمشیدی بیار از بهر این آزادگان
درد می درده برای درد این محنت زده
۳
درد صافی درده ای ساقی درین مجلس همی
تا زمانی می خوریم آسوده دل در میکده
۴
محتسب را گو ترا با مست کوی ما چکار
می چه خواهی ای جوان زین عاشقان دل زده
۵
میندانی کادم از کتم عدم سوی وجود
از برای مهربازان خرابات آمده
۶
تا ترا روشن شود در کافری در ثمین
بت پرستی پیشه گیر اندر میان بتکده
تصاویر و صوت

نظرات