سنایی
شمارهٔ ۳۸۱
۱
پر کن صنما هلاقنینه
زان آب حیات راستینه
۲
زان می که چو از خم سفالین
تحویل کند در آبگینه
۳
حاجی به شعاع او به شب در
تا مکه ببیند از مدینه
۴
آن دل که بیافت قبله‌ای زان
بهتر ز حدائق و سکینه
۵
آن دل شود از لطافت حق
اوصاف طرایف خزینه
۶
یکسان شود آنگهی بر او بر
مرغ و بره و غم جوینه
۷
حیران شود او میان اصلاب
چون کبک دری میان چینه
۸
گر نفس تو در ره خداوند
چون خوک و چو خرس شد سمینه
۹
گر زان که شوی ز نصرت حق
مانندهٔ نوح در سفینه
۱۰
گر روی کنی سوی سنایی
چون پسته خوری تو شکرینه
تصاویر و صوت
نظرات