
سنایی
شمارهٔ ۴۱۲
۱
ای آنکه رخ چو ماه داری
رخسارهٔ من چو کاه داری
۲
آیین دل سمنبران را
بر سیم ز سیب جاه داری
۳
بر عرصهٔ شطرنج خوبی
از لطف هزار شاه داری
۴
در مجمع خیل خوبرویان
چون یوسف پیشگاه داری
۵
هر لحظه رهی دگر نمایی
برگوی که چند راه داری
۶
در شوخی دست برد خواهی
کز خوبی دستگاه داری
۷
گر قتل سناییت گناهست
دانم که بسی گناه داری
تصاویر و صوت

نظرات