
سنایی
شمارهٔ ۵۰
۱
گر تو پنداری که جز تو غمگسارم نیست، هست
ور چنان دانی که جز تو خواستگارم نیست، هست
۲
یا به جز عشق تو از تو یادگارم هست، نیست
یا قدم در عشق تو سخت استوارم نیست، هست
۳
یا به جز بیدادی تو کارزارم هست، نیست
یا به بیداد تو با تو کارزارم نیست، هست
۴
یا سپید و روشن از تو کار و بارم هست، نیست
یا سیاه و تیره بیتو روزگارم نیست، هست
۵
یا بر امید وصالت شب قرارم هست، نیست
یا در اندوه فراقت دل فگارم نیست، هست
۶
یا فراقت را به جز ناله شعارم هست، نیست
یا وصالت را شب و روز انتظارم نیست، هست
۷
گر دگر همچون سنایی صید زارم هست، نیست
یا اگر شیریست او آنگه شکارم نیست، هست
تصاویر و صوت

نظرات
شمس شیرازی