
سنایی
شمارهٔ ۶۳
۱
جانا به جز از عشق تو دیگر هوسم نیست
سوگند خورم من که بجای تو کسم نیست
۲
امروز منم عاشق بیمونس و بییار
فریاد همیخواهم و فریادرسم نیست
۳
در عشق نمیدانم درمانِ دلِ خویش
خواهم که کنم صبر ولی دسترسم نیست
۴
خواهم که بهبازی نفسی با تو برآرم
از تنگدلی جانا جای نفسم نیست
۵
هر شب به سر کوی تو آیم متواتر
با بدرقهٔ عشق تو بیم عسسم نیست
۶
گویی که: "طلبکار دگر یاری، رو رو!"
آری صنما محنت عشق تو بسم نیست
تصاویر و صوت

نظرات
july
شهاب
وحید معینی جزنی