
سنایی
شمارهٔ ۷۲
۱
نخواهم من طریق و راه طامات
مرا می باید و مسکن خرابات
۲
گهی با می گسارم انده خویش
گهی با جام باشم در مناجات
۳
گهی شطرنج بازم با حریفان
گهی راوی شوم با شعر و ابیات
۴
گهی شه رخ شوم با عیش و راحت
گهی از رنج گردم باز شهمات
۵
نخواهم جز می و میخانه و جام
نه محنت باشد آنجا و نه آفات
۶
همیشه تا بوم در خمر و در قمر
بیابم راحتی اندر مقامات
۷
چو طالب باشم اندر راه معشوق
طلب کردن بود راه عبادات
۸
طریق عشق آن باشد که هرگز
نیابد عاشق از معشوق حاجات
۹
چنین دانم طریق عاشقی را
که نپذیرد به راه عشق طامات
۱۰
ز چیزی چون توان دادن نشانی
که پیدا نیست اندر وی اشارات
تصاویر و صوت

نظرات