
سنایی
شمارهٔ ۱۰۴ - در صف خانگاه محمد منصور واقع در سرخس که وی در آن داروخانه و کتابخانه برای فقرا و درویشان بنیاد نهاد
۱
لب روح الله ست یا دم صور
خانگاه محمد منصور
۲
که ز درس و کتاب و دارو هست
از سه سو دین و جان و تن را سور
۳
زین بنا ایمن از دو چیز سه چیز
تن و جان و دل از قبور و فتور
۴
تعبیه در صدای هر خم اوست
لحن داوود با ادای زبور
۵
از تحلیش تیره چهرهٔ تیر
وز تجلیش طیره تودهٔ طور
۶
در تن ار علتیست اینجا خواه
حب مرطوب و شربت محرور
۷
در دل ار شبهتیست اینجا خوان
لوح محفوظ و دفتر مسطور
۸
کتب اینجاست ای دل طالب
دارو اینجاست ای تن رنجور
۹
عیسی اینجاست ای هوای عفن
خضر اینجاست ای سراب غرور
۱۰
پس ازین زین ستانه خواهد بود
دولت و رحمت و قصور و حبور
۱۱
صفت و صورتش گه ادراک
برتر از گوش روح و دیدهٔ حور
۱۲
چون بدو چشم نیک درنرسد
چونش گویم که چشم بد ز تو دور
۱۳
مجد او داشت مر سنایی را
در نثای سنای خود معذور
تصاویر و صوت

نظرات