سنایی

سنایی

شمارهٔ ۱۶۴

۱

ای فلک شمس شرف جاه تو

باد بر افزون چو مه یکشبه

۲

بر تنم از سرما آمد فراز

پوست بر آن سان که بر آتش دبه

۳

شد کتفم رقص کنان می‌زنم

سنج به دندان و به لب دبدبه

۴

نزد تو زان آمدم ایرا که هست

دیدن خورشید غم بی‌جبه

تصاویر و صوت

دیوان حکیم سنایی غزنوی (بر اساس معتبرترین نسخه ها) به اهتمام پرویز بابایی - سنایی غزنوی - تصویر ۶۴۹

نظرات