سنایی

سنایی

شمارهٔ ۲۸

۱

برخیز و برافروز هلا قبلهٔ زردشت

بنشین و برافگن شکم قاقم بر پشت

۲

بس کس که به زردشت نگروید و کنون باز

ناکام کند روی سوی قبلهٔ زردشت

۳

بس سرد نپایم که مرا آتش هجران

آتشکده کرد این دل و این دیده چو چرخشت

۴

گر دست نهم بر دل از سوختن دل

انگشت شود بی‌شک در دست من انگشت

۵

ای روی تو چون باغ و همه باغ بنفشه

خواهم که بنفشه چنم از زلف تو یک مشت

۶

آنکس که ترا کشت، ترا کشت و مرا زاد

و آنکس که مرا زاد مرا زاد و ترا کشت

تصاویر و صوت

دیوان حکیم سنایی غزنوی (بر اساس معتبرترین نسخه ها) به اهتمام پرویز بابایی - سنایی غزنوی - تصویر ۶۱۳

نظرات

user_image
ناشناس
۱۳۹۲/۰۲/۲۸ - ۱۱:۱۳:۲۴
این شعر از دقیقی نه سنایی!
user_image
اشکان
۱۳۹۵/۱۲/۲۳ - ۱۵:۲۸:۰۱
از ستایی است
user_image
اشکان
۱۳۹۵/۱۲/۲۳ - ۱۵:۲۹:۱۵
از سنایی است
user_image
روزبه
۱۳۹۶/۰۷/۰۹ - ۱۳:۳۴:۰۱
از دقیقی است.
user_image
احسان اسکندری شهرکی
۱۳۹۸/۱۰/۰۱ - ۲۱:۰۵:۴۲
این شعر مال عسجدی مروزی است
user_image
احسان اسکندری شهرکی
۱۳۹۸/۱۰/۰۱ - ۲۱:۱۱:۲۳
در مجمع الفصحا این شعر ضبط شده است با نام شاعرش عسجدی مروزی البته قصیده معروف عسجدی مروزی با شاه بیت شطرنج ملک ساخت ملک با هزار شاه / هر شاه را به لعب دگر شاه مات کرد در طبقات ناصری به نام عنصری ضبط شده است و این در آمیخته گی در نسخ قرن چهارم و پنجم به شدت رایجه