
سنایی
شمارهٔ ۲۸
۱
برخیز و برافروز هلا قبلهٔ زردشت
بنشین و برافگن شکم قاقم بر پشت
۲
بس کس که به زردشت نگروید و کنون باز
ناکام کند روی سوی قبلهٔ زردشت
۳
بس سرد نپایم که مرا آتش هجران
آتشکده کرد این دل و این دیده چو چرخشت
۴
گر دست نهم بر دل از سوختن دل
انگشت شود بیشک در دست من انگشت
۵
ای روی تو چون باغ و همه باغ بنفشه
خواهم که بنفشه چنم از زلف تو یک مشت
۶
آنکس که ترا کشت، ترا کشت و مرا زاد
و آنکس که مرا زاد مرا زاد و ترا کشت
تصاویر و صوت

نظرات
ناشناس
اشکان
اشکان
روزبه
احسان اسکندری شهرکی
احسان اسکندری شهرکی