
سنایی
رباعی شمارهٔ ۱۰۴
۱
اندر همه عمر من بسی وقت صبوح
آمد بر من خیال آن راحت روح
۲
پرسید ز من که چون شدی تو مجروح
گفتم ز وصال تو همین بود فتوح
تصاویر و صوت

نظرات