
سنایی
رباعی شمارهٔ ۲۱۹
۱
ای گشته دل و جان من از عشق تو لاش
افگنده مرا به گفتگوی اوباش
۲
یک شهر خبر که زاهدی شد قلاش
چون پرده دریده شد کنون باداباش
تصاویر و صوت

نظرات