
سنایی
رباعی شمارهٔ ۳۱
۱
ای کرده فلک به خون من نامزدت
دیدار نکو داده و برده خردت
۲
ز اقبال قبول تو و ز ادبار ردت
من خود رستم وای تو و خوی بدت
تصاویر و صوت

نظرات