سنایی

سنایی

رباعی شمارهٔ ۴۶

۱

چون من به خودی نیامدم روز نخست

گر غم خورم از بهر شدن ناید چست

۲

هر چند رهی اسیر در قبضهٔ توست

زین آمد و شد رضای تو باید جست

تصاویر و صوت

دیوان حکیم سنایی غزنوی (بر اساس معتبرترین نسخه ها) به اهتمام پرویز بابایی - سنایی غزنوی - تصویر ۵۲۷

نظرات

user_image
محسن جهان
۱۴۰۱/۱۰/۲۹ - ۰۳:۴۹:۱۹
شاعر و عارف شهیر سده پنجم هجری در این رباعی نغز می‌فرماید: من انسان، از روز الست با خداوند خود عهدی داشتم که بایست بنده و مطیع امر او باشم که حال در گمراهی افتاده و از خود غافل شدم. و چنانچه بر گذشته ام‌ افسوس خورده و غم بخورم سودی نخواهد داشت. در بیت دوم شاعر خطاب به انسان تاکید دارد، که اگرچه چندین بار به جهت سرپیچی هایت از فرمان الهی رها شدی، ولی بدان که سرنوشت تو در زیر سلطه خدای یکتا قرار دارد و این خوشی ها و تألمات زندگی از برای آگاهی و هشدار تو می‌باشد. شاید بتوانی رضای خداوند را حاصل‌ کنی.