
سنایی
بخش ۳۷ - منهاج العارفین و معراج العاشقین
۱
ای همه ساله پای بست غرور
در خرابات حرص مست غرور
۲
حرصت افگنده باز از ره حق
اینچنین کی رسی به درگه حق
۳
راه دور است و مرکبت لنگ است
بار بسیار و عرصه پرسنگ است
۴
بار حرص و حسد زدوش بنه
هر چه داری بخور، بنوش و بده
۵
ره تو دور شد یقین بشنو
تو مجرد شو و مپای و برو
۶
ترک این هستی مزور کن
دل به نور یقین منور کن
۷
تا بدانی مسافت راهش
کم و بیش و دراز و کوتاهش
۸
دو قدم بر سر وجود نهی
وان دگر بر در ودود نهی
نظرات
حمزه حکمی ثابت