سیف فرغانی

سیف فرغانی

شمارهٔ ۱۱

۱

اندرین دوران مجو راحت که کس آسوده نیست

طبع شادی جوی از غم یکنفس آسوده نیست

۲

در زمان ناکسان آسوده هم ناکس بود

ناکسی نتوان شدن گر چند کس آسوده نیست

۳

هرچه در دنیا وجودی دارد ار خود ذره است

از خلاف ضد خود او نیز بس آسوده نیست

۴

گرچه خاکش در پناه خویشتن گیرد چو آب

زآتش ار ایمن بود از باد خس آسوده نیست

۵

اندرین دوران که خلقی پایمال محنت اند

گر کسی دارد بنعمت دست رس آسوده نیست

۶

آدمی تلخ عیش از ظالمان ترش روی

همچو شیرینی زابرام مگس آسوده نیست

۷

گرچه در زیر اسب دارد چون کسی بالای اوست

چون خران بارکش زین بر فرس آسوده نیست

۸

از برای آنکه مردم اندرو شر می کنند

شب ز بیم روز چون دزدان عسس آسوده نیست

۹

مرغ کورا جای اندر باغ باشد چون درخت

گر بگیری ور بداری در قفس آسوده نیست

۱۰

از پی تحصیل آسایش مبر بسیار رنج

هر که او دارد بآسایش هوس آسوده نیست

۱۱

سیف فرغانی برنجست از فراق دوستان

بی جمال مصطفی روح انس آسوده نیست

تصاویر و صوت

دیوان سیف الدین محمد فرغانی به اهتمام و تصحیح ذبیح‌الله صفا- ج ۱ (قصاید و قطعات و رباعیات) - سیف الدین محمد فرغانی - تصویر ۲۱۴
دیوان سیف الدین محمد فرغانی با تصحیح و مقدمهٔ دکتر ذبیح‌الله صفا - سیف الدین محمد فرغانی - تصویر ۲۴۳
گزیده اشعار سیف فرغانی (شاعر قرن هفتم و هشتم) به کوشش ابوالقاسم رادفر - ابوالقاسم رادفر - تصویر ۱۹

نظرات