
شاهدی
شمارهٔ ۱۰۷
۱
آمد نگار بر در دل دیده باز کن
بنشین به عیش و در ز رقیبان فراز کن
۲
با یار نازنین چو بیابی مقام امن
چندانکه ناز بیش کند تو نیاز کن
۳
مطرب بیا که یار ندیم است و گل ببار
آهنگ عاشقانه در این پرده ساز کن
۴
از سیر آن دهن که نیاید سخن چه سود
ای دل که گفت با تو که افشای راز کن
۵
جانا چو عفو می کنی از جرم ما بگیر
ور می کشی به جانب ما دیده باز کن
۶
ای شاهدی مراد دل از هیچ کس مجوی
روی نیاز را به در بی نیاز کن
تصاویر و صوت

نظرات