
شاهدی
شمارهٔ ۱۱۸
۱
خطت طعنه بر مشک و عنبرزده
قدت سرو را سایه بر سر زده
۲
دو چشمت به مستی و غارت گری
به هر گوشه ملکی به هم بر زده
۳
ز شوق دو لعل شکر بار تو
مگس را ببین دست بر سر زده
۴
خجلت شده بدر بر مه هلال
به رویت چو لاف برابر زده
۵
به شاهی معارض شده شاهدی
شده منفعل زو و بر در زده
۶
ولیکن به اکسیر الفاظ پاک
سبق برده و سکه بر زر زده
تصاویر و صوت

نظرات