شاهدی

شاهدی

شمارهٔ ۱۱۹

۱

تا مردمک دیده من حسن تو دیده

دیگر رقمی از اثر خواب ندیده

۲

با نور رخت مجلس ما ساز منور

ای چشم و چراغ من و ای نور دو دیده

۳

از باغ جمال تو خجل گشته ریاحین

تا خط تو بر گرد گل و لاله دمیده

۴

آیا برسد بر اثر نعل سمندت

این خیل سرشکم که همه عمر دویده

۵

اندر عجبم زاهد آن چشم که شیران

از سهم خدنگ مژه‌اش جمله رمیده

۶

منکر مشو ای شیخ ز افغان دل چنگ

هست از رگ جان ناله آن پیر خمیده

۷

ای شاهدی از نظم تو جانها به سماعند

زیرا که بود میوه خوش طعم رسیده

تصاویر و صوت

دیوان شاهدی به ضمیمهٔ کتاب تحفهٔ شاهدی  » تصویر 101

نظرات