
شاهدی
شمارهٔ ۲۰
۱
خوشا دلی که به مهر وی و نشانه اوست
خوشا سری که سرانجامش آستانه اوست
۲
به کشتنم ز چه رو دم به دم بهانه کند
چو کشتنم به حقیقت در آن بهانه اوست
۳
ترا چه زانکه دل از درد و داغ او پرشد
چو درد و داغ هم از او و خانه خانه اوست
۴
چو لاله داغ وی از دل برون نخواهم کرد
که سر ز خاک چو بر دارم آن نشانه اوست
۵
مشام روح باشعار شاهدی تر ساز
که آب روی سخن نظم عاشقانه اوست
تصاویر و صوت

نظرات