امیر شاهی

امیر شاهی

شمارهٔ ۱۴۷

۱

ای غنچه را خون در جگر، از لعل رنگ‌آمیز تو

عشاق را جان در خطر، از صلح جنگ‌آمیز تو

۲

رویت مه ناکاسته، خط سبزه نوخاسته

شکل غریب آراسته، نقاش رنگ‌آمیز تو

۳

گفتی: گل وصلی دهم، خاری ندیدم از تو هم

ای دور از آیین کرم، لطف درنگ‌آمیز تو

۴

گاهی زنی سنگ جفا، گه طعن و دشنام از قفا

باد است و گل دیوانه را، دشنام سنگ‌آمیز تو

۵

شاهی برو زین آستان، از در چو راندت دلستان

خود عار می‌دارد جهان، از نام ننگ‌آمیز تو

تصاویر و صوت

دیوان امیر شاهی سبزواری به کوشش سعید حمیدیان - تصویر ۱۴۸

نظرات