امیر شاهی

امیر شاهی

شمارهٔ ۸۲

۱

رفتیم، اگر چه دل به غمت دردمند بود

در چین طره تو اسیر کمند بود

۲

بلبل به آه و ناله چمن را وداع کرد

کان بزم را ترانه او ناپسند بود

۳

دشوار مینمود سفر با فراغ بال

چون مرغ دل به دام کسی پای بند بود

۴

القصه، در فراق سرآمد شمار عمر

سرمایه وصال که داند که چند بود

۵

راضی نشد که تکیه زند بر سریر ملک

درویش را که پایه همت بلند بود

۶

خوش کردی ای رقیب، که آتش زدی بدل

کاین داغ بر جراحت ما سودمند بود

۷

شاهی بهیچ روی ز تاب غمت نجست

عمری اگر چه بر سر آتش سپند بود

تصاویر و صوت

دیوان امیر شاهی سبزواری به کوشش سعید حمیدیان - تصویر ۱۱۱

نظرات