
شاه نعمتالله ولی
غزل شمارهٔ ۱۱۴۰
۱
نقد گنج عشق او در کنج دل ما یافتیم
این سعادت بین که آن گمگشته را وایافتیم
۲
تشنه بودیم و گرد بحر می گشتیم ما
تا که از عین یکی ماهفت دریا یافتیم
۳
آفتاب روی او در دیدهٔ ما رو نمود
این چنین نور خوشی در چشم بینا یافتیم
۴
در خرابات مغان عمری به سر آورده ایم
عاقبت ساقی سرمستی در آنجا یافتیم
۵
نه به اشیا دیدهٔ ما دیده نور روی او
ما به نور روی او مجموع اشیا یافتیم
۶
صورت زیبای اعیان مظهر اسمای اوست
خوانده ایم اسما تمام و یک مسما یافتیم
۷
سید ما خوش در این دریای وحدت اوفتاد
عین او از ما بجو زیرا که آن ما یافتیم
نظرات