شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

غزل شمارهٔ ۱۲۳۶

۱

در چشم من آن نور است ای نور دو چشم من

او ناظر و منظور است ای نور دو چشم من

۲

در خلوت میخانه بزمی است ملوکانه

هم جنت و هم حور است ای نور دو چشم من

۳

بر دار فنا رفتن سردار بقا بودن

آن منصب منصور است ای نور دو چشم من

۴

آن دلبر هر جائی از غایت پیدائی

گویند که مستور است ای نور دو چشم من

۵

شخصی که خیال غیر در خاطر او گنجد

از مذهب ما دور است ای نور دو چشم من

۶

گر منکر میخواران انکار کند ما را

بگذار که معذور است ای نور دو چشم من

۷

رندی که به سرمستی سر حلقهٔ مستان است

آن سید مشهور است ای نور دو چشم من

تصاویر و صوت

دیوان قدر توامان سید نورالدین شاه نعمت الله ولی (به انضمام پیش گویی های شاه نعمت الله ولی) با مقدمهٔ سعید نفیسی و حواشی م. درویش - سید نورالدین ماهانی کرمانی (شاه نعمت الله ولی) - تصویر ۱۵۱

نظرات