
شاه نعمتالله ولی
غزل شمارهٔ ۱۲۷۵
۱
جام گیتی نمای ما انسان
حافظ جامع خدا انسان
۲
صورت اسم اعظمش دانم
محرم راز کبریا انسان
۳
گنج و گنجینه و طلسم به هم
می نماید عیان تو را انسان
۴
هر چه در کاینات می خوانند
بندگانند و پادشاه انسان
۵
خانقاهیست شش جهت به مثل
صوفی صفهٔ صفا انسان
۶
موج و بحر و حباب قطره و جو
همه باشند نزد ما انسان
۷
این سرا خانهٔ خراب بود
گر نباشد در این سرا انسان
۸
دُردی درد دل که درمانست
می کند نوش دایما انسان
۹
نعمت الله را اگر یابی
خوش ندا کن بگو که یا انسان
نظرات