شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

غزل شمارهٔ ۱۴۴۲

۱

سروری خواهی بیا و سر بنه

سر نهادی پا از آن خوشتر بنه

۲

پیش پیشانی مده دستار را

مفردی دستار را بستر بنه

۳

ای که گوئی جام می نوشیده ایم

خم بگیر ای یار ما ساغر بنه

۴

تا کی از دفتر سخن گوئی به ما

لوح محفوظش بخوان دفتر بنه

۵

عارفانه نفی غیر او بکن

رو قدم در راه پیغمبر بنه

۶

گر نداری ذوق سرمستی ما

رخت بند و بار خود بر خر بنه

۷

سر به پای سید مستان فکن

این کلاه سلطنت از سر بنه

تصاویر و صوت

نظرات