شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

غزل شمارهٔ ۱۴۵۳

۱

در آ در بحر ما با ما که عین ما به ما بینی

به چشم ما نظر می‌کن که تا نور خدا بینی

۲

بیا و نوش کن جامی ز دُرد درد عشق او

حریف دردمندان شو که درد دل دوا بینی

۳

مگر آئینه گم کردی که بی‌آئینه می‌گردی

به بینی روی خود روشن اگر آئینه را بینی

۴

ز خود بینی نخواهی دید آن ذوقی که ما داریم

خدابین شو که غیر او چو بینی هوا بینی

۵

خیال غیر اگر داری خیالی بس محال است آن

اگر تو غیر او جوئی ندانم تا کجا بینی

۶

اگر فانی شوی از خود توئی باقی جاویدان

سر دار فنا بنشین که تا دار بقا بینی

۷

غلام سید ما شو که چون بنده شوی خواجه

به نور نعمت اللّه بین که تا نور خدا بینی

تصاویر و صوت

دیوان قدر توامان سید نورالدین شاه نعمت الله ولی (به انضمام پیش گویی های شاه نعمت الله ولی) با مقدمهٔ سعید نفیسی و حواشی م. درویش - سید نورالدین ماهانی کرمانی (شاه نعمت الله ولی) - تصویر ۴۶۶

نظرات