
شاه نعمتالله ولی
غزل شمارهٔ ۲۰۵
۱
ما غرقهٔ آبیم چنین تشنه عجیبست
در خانهٔ خویشیم و غریبیم غریبست
۲
در عین وصالیم و گرفتار فراقیم
ما دور ز یاریم ولی یار قریبست
۳
درماندهٔ دردیم ولی خرم و شادیم
ما را چه غم از درد چو محبوب طبیبست
۴
در دیدهٔ مجنون همه جا صورت لیلی است
در چشم محبان همه معنی حبیب است
۵
ای عقل تو مخموری و من عاشق سرمست
غوغا مکن ای خواجه که این هردو حبیبست
۶
لاهوت تو چون موسی و ناسوت تو مابوت
معنی تو چون موسی و صورت چو صلیبست
۷
مائیم که معشوق خود و عاشق خویشیم
هم سید و هم بنده نظر کن که حبیبست
تصاویر و صوت

نظرات
هما