شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

غزل شمارهٔ ۲۹۴

۱

دل و جانم فدای جانان است

هرچه دارم برای جانان است

۲

دل که دم میزند ز سلطانی

چون غلامان گدای جانان است

۳

نیست بیگانه از خدا به خدا

عارفی کاشنای جانان است

۴

خلوت دل مقام حضرت اوست

دیگری کی به جای جانان است

۵

مبتلای بلا اگر نالد

راحت من بلای جانان است

۶

دل و جان را دهد به باد هوا

هر که او را هوای جانان است

۷

نعمةالله که جان من به فداش

جان گیتی نمای جانان است

تصاویر و صوت

سید جابر موسوی صالحی :

نظرات