شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

غزل شمارهٔ ۳۲۱

۱

عشق جانان من غذای من است

این چنین خوش غذا برای منست

۲

هر کسی را غذا بود چیزی

نعمت الله من غذای من است

۳

با تو گویم غذای من چه بود

این غذا دیدن خدای من است

۴

عقل بیگانه شد ز ما و برفت

شاه عشق آمد آشنای من است

۵

گر کسی در هوای جنت هست

جنت و حور در هوای من است

۶

دنیی و آخرت بود دو سرا

دو سرای چنین نه جای من است

۷

وصل و هجران که عاشقان گویند

از فنای من و بقای من است

۸

نور من عالمی منور کرد

این همه روشن از ضیای من است

۹

من دعاگوی نعمت اللهم

این چنین خوش دعا دعای من است

تصاویر و صوت

دیوان قدر توامان سید نورالدین شاه نعمت الله ولی (به انضمام پیش گویی های شاه نعمت الله ولی) با مقدمهٔ سعید نفیسی و حواشی م. درویش - سید نورالدین ماهانی کرمانی (شاه نعمت الله ولی) - تصویر ۱۹۵

نظرات