
شاه نعمتالله ولی
غزل شمارهٔ ۴۰۳
۱
هرچه بینی جمله آیات وی است
علم او آئینهٔ ذات وی است
۲
ساقی ما می به ما بخشد مدام
ذره و خورشید جامات وی است
۳
نور چشم ما نماید او به او
عین او باشد که مرآت وی است
۴
چیست عالم سایه بان پادشاه
جزو و کل مجموع رایات وی است
۵
عشق او رخ می نهد فرزین برد
عقل شطرنج از شه مات وی است
۶
خوش خیالی نقش می بندیم ما
در نظر ما را خیالات وی است
۷
عقل اگر گوید خلاف عاشقان
قول او مشنو که طامات وی است
۸
عارفی گردم ز غایت می زنم
راست می گوید که غایات وی است
۹
نعمت الله پادشاهی می کند
در همه عالم ولایات وی است
تصاویر و صوت

نظرات