
شاه نعمتالله ولی
غزل شمارهٔ ۴۱۰
۱
لطف سازنده تا عیانم ساخت
رازق رزق بندگانم ساخت
۲
این چنین چون بدن پدید آمد
همچو جان در بدن دوانم ساخت
۳
حکم میخانه ام عطا فرمود
ساقی بزم عاشقانم ساخت
۴
به جمال خودم مشرف کرد
مونس جان بیدلانم ساخت
۵
دنیی و آخرت به من بخشید
واقف از سر این و آنم ساخت
۶
عاشقی کردم و شدم معشوق
گرچه بودم چنین چنانم ساخت
۷
بنده را نام نعمت الله کرد
سید ملک انس و جانم ساخت
نظرات