شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

غزل شمارهٔ ۴۹۹

۱

آینه چندان که روشن تر بود

روی خود دیدن در او خوشتر بود

۲

دل بود آئینهٔ گیتی نما

در نظر صاحبدلی را گر بود

۳

خوش سر داری و ما سردار آن

بر سر دار این چنین سرور بود

۴

گفتهٔ مستانهٔ ما دیگر است

شعر یاران دیگر آن دیگر بود

۵

مه شود روشن به نور آفتاب

نور ما از این و آن انور بود

۶

سر به پای خم می بنهاده ایم

تاج شاهی لایق این سر بود

۷

نعمت الله جو که همراه خوشی است

تا تو را در عاشقی رهبر بود

تصاویر و صوت

دیوان قدر توامان سید نورالدین شاه نعمت الله ولی (به انضمام پیش گویی های شاه نعمت الله ولی) با مقدمهٔ سعید نفیسی و حواشی م. درویش - سید نورالدین ماهانی کرمانی (شاه نعمت الله ولی) - تصویر ۲۰۵

نظرات