شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

غزل شمارهٔ ۷۹۸

۱

آتش عشق همان دم که بر افروخته اند

اولا عود دل سوختگان سوخته اند

۲

خلعت شاهی عشقست به هر کس ندهند

این قبائیست که بر قامت ما دوخته اند

۳

طالب ار می طلبد علم لدنی از ما

علم ذوق است که ما را بخود آموخته اند

۴

شادی اهل دلان از غم عشق است مدام

حاصل عمر عزیزست و خوش اندوخته اند

۵

بر سر چار سوی عشق قماش سید

به متاعی بخریدند که نفروخته اند

تصاویر و صوت

نظرات