
شاه نعمتالله ولی
قطعهٔ شمارهٔ ۴۹
۱
پیش ازین گر مرا حجابی بود
شکر گویم که آن حجاب نماند
۲
بود گنجی درین خرابهٔ تن
گنج باقیست گر خراب نماند
۳
آفتابی ز چشم پنهان شد
تا نگوئی که آفتاب نماند
۴
میکده باقی است و خم پر می
جام بشکست نه شراب نماند
۵
بی حسابم نواخت لطف خدا
هیچ باقی درین حساب نماند
۶
نعمت الله به خواب رفت دمی
باز بیدار شد چه خواب نماند
نظرات
سید محسن