شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

قطعهٔ شمارهٔ ۸۳

۱

ساقی اگر باده از آن خم دهد

خرقهٔ صوفی ببرد می‌ فروش

۲

مطرب اگر پرده ازین ره زند

باز نیایند حریفان به هوش

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
saeed
۱۳۹۷/۰۲/۱۹ - ۱۱:۴۵:۲۱
این ابیات از سعدی هست
user_image
saeed
۱۳۹۷/۰۲/۱۹ - ۱۱:۴۵:۵۵
گر یکی از عشق برآرد خروشبر سر آتش نه غریب است جوشپیرهنی گر بدرد ز اشتیاقدامن عفوش به گنه بربپوشبوی گل آورد نسیم صبابلبل بیدل ننشیند خموشمطرب اگر پرده از این ره زندبازنیایند حریفان به هوشساقی اگر باده از این خم دهدخرقه صوفی ببرد می فروشزهر بیاور که ز اجزای منبانگ برآید به ارادت که نوشاز تو نپرسند درازای شبآن کس داند که نخفته‌ست دوشحیف بود مردن بی عاشقیتا نفسی داری و نفسی بکوشسر که نه در راه عزیزان رودبار گران است کشیدن به دوشسعدی اگر خاک شود همچنانناله زاریدنش آید به گوشهر که دلی دارد از انفاس اومی‌شنود تا به قیامت خروش