
اسیر شهرستانی
شمارهٔ ۱۸۹
۱
گرد راه تو جلوه پرداز است
سر کویت قلمرو ناز است
۲
دل هر ذره عالم معنی است
سر هر خار گلشن راز است
۳
راحت مرد در سبکروحی است
برق را آشیانه پرواز است
۴
همه عالم قلمرو فیض است
در به رویت ز شش جهت باز است
۵
راه دارد به دیده همه کس
نگهش نور چشم اعجاز است
۶
خجلت اضطراب می کشدم
داد از دست دل که غماز است
۷
داردم در طلسم شیشه اسیر
چشم مست قدح فسونساز است
نظرات