
اسیر شهرستانی
شمارهٔ ۳۵۴
۱
عشق اگر سوزد بر آتش حسن او را باک نیست
شعله را پروای جان افشانی خاشاک نیست
۲
بی فریب زلف او رام گرفتاری شدیم
صید ما را یک سر مو منت از فتراک نیست
۳
اشک اگر افشای رازت کرد از مژگان مبین
می اگر صد فتنه انگیزد گناه تاک نیست
۴
ای که با وصل تو خاکستر نشین هم محرم است
دامن آیینه از گرد تعلق پاک نیست
۵
بس که از عشق تو می سوزد درونم شاه هجر
نیست یک آهم که برق خرمن افلاک نیست
نظرات