
اسیر شهرستانی
شمارهٔ ۴۸۷
۱
نگه در دیده اندام تو دارد
نفس در سینه پیغام تو دارد
۲
دلم در خاک هم صاحب کمال است
به بازو حرزی از نام تو دارد
۳
رسا افتاده مستیهای منصور
مگر کیفیت از جام تو دارد
۴
چه می پرسی چه دارد بینوا دل
دعای صبح تا شام تو دارد
۵
دل من باغ خندیدن ندانست
نمکزاری ز دشنام تو دارد
۶
چه صیادی چه صیادی که هر صید
برای صید خود دام تو دارد
۷
اسیر از هر دو عالم بی نیاز است
به ناکامی همان کام تو دارد
نظرات