اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانی

شمارهٔ ۵۳۶

۱

زبان ناله پر از شوخی تحریر می گیرد

دعا پنداری امشب دامن تأثیر می گیرد

۲

شبنم آیینه دارد در بغل از صبح سرشاری

فروغ روشنی دارد چو شمعی دیر می گیرد

۳

چه گلها می توان چید از دل دیوانه مستی

که دستی جام و دستی حلقه زنجیر می گیرد

۴

ز عکس آیینه لافی با دل من می تواند زد

اگر مرد است جا در بزم بی تصویر می گیرد

۵

اسیر از گوشه چشم تو با افلاک می گردد

غبار دشت مجنون تو باج از شیر می گیرد

تصاویر و صوت

نظرات