
اسیر شهرستانی
شمارهٔ ۵۴۹
۱
جایی که حکم ناله شبگیر می رسد
غافل مشو که تیر پی تیر می رسد
۲
بی او نمی شود سر و برگ جنون درست
دل را نسب به حلقه زنجیر می رسد
۳
شد بیستون حوصله جان سختی خمار
فرهاد برق تیشه می دیر می رسد
۴
گردم بهانه جو شده پرواز می کند
گر زود می رسد به سرم دیر می رسد
نظرات