
اسیر شهرستانی
شمارهٔ ۵۸۶
۱
عاجزان چون نام غیرت می برند
جوهر از شمشیر نصرت می برند
۲
تحفه رنگ آمیزی خجلت بس است
گر به درگاه شفاعت می برند
۳
در تحمل بیقراری بیشتر
صبرکیشان عرض طاقت می برند
۴
دل به غارت داده سربازان عشق
رنگ از روی نصیحت می برند
۵
داد از این وحشی نگاهان کز فسون
خویش را از یاد الفت می برند
۶
صرفه در جولان بیباکانه نیست
خاکساران پی به عزت می برند
۷
حال ما گر قدسیان دانند اسیر
دل زهم در وقت فرصت می برند
نظرات