
اسیر شهرستانی
شمارهٔ ۶۰۲
۱
نیرنگ باده رفع حجابم نمی کند
آتش جدا چو گوهر از آبم نمی کند
۲
تا غافل از خیال تو شد داغ می شوم
کس چون دل فسرده کبابم نمی کند
۳
در هجر و وصل منفعل هستی خودم
خجلت کدام روز خرابم نمی کند
۴
گردیده موج ساغر می سرنوشت من
افسون توبه منع شرابم نمی کند
۵
بیگانگی است خضر بیابان عشق اسیر
لب تشنه فریب سرابم نمی کند
نظرات