
اسیر شهرستانی
شمارهٔ ۷۰۰
۱
اشک بلبل نمک چش خویش
خنده گل خزانه بویش
۲
چشم بلبل کجا و سرمه کجا
نرسد سگ به گرد آهویش
۳
زور بازوی امتیاز رسا
چه کمانها کشیده ابرویش
۴
با خزان و بهار یکرنگیم
گل شدیم از نظاره رویش
۵
همتی از اسیر می خواهم
که شوم خاک بر سر کویش
نظرات