اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانی

شمارهٔ ۷۵۷

۱

گل داغم از رنگ و بو می گریزم

چو نومیدی از آرزو می گریزم

۲

گریزانش از خویش کی می توان دید

چو می بینمش پیش از او می گریزم

۳

گلستان بی آبرو غرق خون باد

من از حسن اظهار جو می گریزم

۴

به بیگانه ای کرده ام آشنایی

که از خود ز سودای او می گریزم

۵

اسیرم دماغ شکایت ندارم

چو دل سرکند گفتگو می گریزم

تصاویر و صوت

دیوان غزلیات اسیر شهرستانی به تصحیح و تحقیق غلامحسین شریفی ولدانی - جلال الدین بن میرزا مومن اسیر شهرستانی - تصویر ۴۴۲

نظرات